1.قائلین به امامت حضرت مهدی علیه السلام
انتظار زمانی به صورت ساختمان کامل درمی آید که تمام مصالح این ساختمان صحیح و سالم بر سر جای خود قرار گرفته شده باشند. یکی از آن مصالح که در شکل گیری انتظار نقش اساسی و مهم را ایفا مینماید «شناخت امام و اعتقاد به امامت» است. همانطور که در کلام امام سجاد علیه السلام آمده است:
«أنَّ اهلَ زمانِ غیبةٌ القائلون بإمامَتهِ، المُنتَظّرونَ لِظُهُورِهِ افضلُ أهلِ کُلِّ زمان» (27)؛ «همانا مردم زمان غیبت حضرت مهدی علیه السلام که به امامت او قائل باشند و در انتظار ظهورش به سر برند برتر از مردم هر زمان دیگرند»
بنابراین تا شناخت و آگاهی و اعتقاد راسخ نسبت به امام عصر علیه السلام وجود نداشته باشد ساختار انتظار محقق نخواهد شد.
آری، با چنین دیدگاهی است که منتظر میتواند آماده سازی خویش و جامعهاش را برعهده بگیرد و به سمت فرج در حرکت باشد.
2.داشتن کرامت و برتری اخلاقی
قرآن کریم میفرماید: «اتقوالله ما استطعتم» (28) یعنی پرهیزگاری کنید خدا را به قدری که قدرت دارید. تقوی یک موضوع واقعی است که در قلب انسان است و مربوط به ظواهر نیست، بنابراین معیار کرامت انسانی چیزی جز «پاکدامنی و تقوی» نخواهد بود.
امام صادق علیه السلام فرمودند: «مَن سَرَّ أن یکونَ مِن أصحابِ القائِمِ فلینتظر و لیعمل بالوَرعِ و محاسِنَ الأخلاقِ وَ هُوَ منتظِر» (29)؛ «هر کس دوست بدارد از اصحاب و یاوران قائم علیه السلام باشد باید انتظار بکشد و بر اساس پرهیزکاری و نیکوی اخلاق رفتار نماید: درحالی که چشم انتظار ظهور است.»
بنابراین در تصور نمیگنجد کسی به فضائل و کرامت انتظار دست یابد ولی تقوا را پیشه خود نساخته باشد. کسانی که فقط کلام خود را بر این قرار میدهند که ما منتظران حضرت مهدی علیه السلام هستیم ولی بدون رعایت و اصول اسلام و تقوای درونی و بیرونی میخواهند حاصلی از انتظار برداشت نمایند، سخت در اشتباه هستند. گشودن پنجره ای درونی به فرج حضرت مهدی علیه السلام مستلزم تقوا و پاکدامنی است که شخص منتظر باید ملکهاش شده باشد و حق تقوا را در حد عالی به انجام رسانیده باشدتا نام منتظر بر او قرار دهند، بنابراین از صفات بارز منتظران ظهور حضرت مهدی علیه السلام تقوا و پاکدامنی و کرامت اخلاقی است.
اطاعت پذیری
در انتظار نشستن، با اعتقاد به ولایت و رهبری امام معصوم علیه السلام، بر میتابد که شخص منتظر خواستهاش را درخواستۀ مولای خویش فنا کند و معیار دوستی خویش را در فرمان پذیری از حضرتش بطلبد. پیامبر (صلی الله علیه وآله )فرمودند: «طُوبی لِمَن أدرَکَ قائمَ أهلَ بیتی و هو یأتَّمُ بِهِ فی غَیبته قَبلَ قِیامِهِ وَ لیَتَوَلّی اولیائهُ وَ یُعادَیَ أعدائه» (30) خوشا به حال آنان که قائم خاندان مرا درک کرده و در زمان غیبت و قبل از قیامش به او تأسی میجویند. دوستانش را دوست میدارند و با دشمنانش دشمن هستند. تسلیم شدن به امام علیه السلام، بالاتریین بندگی خدا و روح همه اعمال عبادی است و خداوند بیش از هر چیز به همین اعتقاد و قبول ولایت و فرمان پذیری و اطاعت محض از امام معصوم علیه السلام بندگی میشود.
تفاوت در اطاعت پذیری، تفاوت در رفتار را را به دنبال دارد. کسانی که در اطاعت از امام معصوم به صورت عوامانه عمل مینمایند؛ یعنی گاهی از امام معصوم و گاهی ازنفس خویش، اینها دچار تزلزل رفتاری شده نمیتوانند اثرات حقیقی انتظار را دریابند. وقتی در زیارت جامعه کبیره میخوانیم «مقدّمکم امام طلبتی و حوائجی و ارادتی فی کل احوالی و اموری» (31)؛ «و شما را در همه حالات و کارهایم پیش روی خواسته و حاجات و ارادهام قرار دادهام.» یعنی ارادهی امام معصوم علیه السلام را بر ارادهی خود و طلب او را بر طلب خود، مقدم کنیم. آنچه را که او برای ما میخواهد، بر آنچه که ما برای خود میخواهیم، مقدم کنیم. آری آنچه امام علیه السلام برای ما میخواهد، ریشه در حب و عشق دارد؛ اما آنچه ما از امام علیه السلام میخواهیم، ریشه در نیاز و فقر است. بنابراین ریشهی تمام هلاکتها را میتوان در عدم فرمان پذیری جستجو نمود.
منتظران حقیقی سرشار از معرفت
امروز منتظران حضرت مهدی علیه السلام طپشهای قلبشان در انتظار موعودی است که انسانهای پاک سرشت و مطهر وعدۀ آمدنش را به جهانیان اعدام داشتهاند. اگر میخواهیم منتظران راستین حضرتش باشیم باید گرد و غبار دوری از معرفت ایشان را از وجود خاک بزدایم تا از حقیقت امام بهره گیری نمائیم. آری، تا پردهی جهل از دلها بر ما برداشته نشود و جان ما اسماء الهی را کنکاش نکند به معرفت دست نمییابد.
«منتظران واقعی کسانی اند که خداوند به آنها عقول و معرفتی داده که غیبت برای آنها به منزله حضور شده است. حکومتهای سلطهگر و مقامات دنیای وجود آنان را سرشار از محبت نکرده و در چشم آنان ننشسته است، زیرا میدانند همه اینها برای بشریت فتنهای بیش نیست و میخواهند آدمی را مسخ نمایند و به این باور رسیدهاند که تنها کسی میتواند خیرخواه انسان باشد که طمعی در او نداشته باشد و بر ارزش او واقف باشد و او همان حجت الهی است.» (32)
منتظر در خون غلطان
آنچه از سیره ی قولی و فعلی ائمه علیهم السلام برمی آید، این است که آنها هم منتظر بودهاند و ما را نیز به این مطلب، به یار سفارش کردهاند. از حضرت صادق علیه السلام نقل شده است که فرمودند: «مَن ماتَ مِنکُم عَلی هذا الأمرِ مُنتَظِراً لَهُ کانَ کَمَن کانَ فِی فُسطاطِ القائم علیه السلام» (33)؛ «هر کس از شما با اعتقاد به این امر بمیرد در حالی که منتظر آن باشد، مانند کسی که در خیمهی قائم علیه السلام باشد.» یعنی انتظار آن قدر اهمیت دارد و زیباست که هر کس در حال انتظار فرج بمیرد، همچون کسی است که در خیمهی حضرت حجت علیه السلام بوده است.حضرت رضا علیه السلام فرمودهاند:
«ما أحسَنَ الصَّبرَ وَ اِنتظارَ الفَرَجِ! أمّا سَمِعتَ قَولَ اللهِ عَزّوجَلَّ: وَ ارتَقِبُوا إنّی مَعَکُم رقیب» (34) «فَانتَظِروُا انّی مَعَکُم مِنَ المُنتظرینَ!؟»(35)
صبر و انتظار فرج چه نیکوست! آیا سخن خدای تعالی را نشنیده ای که فرمود: چشم به راه باشید که من نیز با شما چشم به راهم و فرمود: منتظر باشید که من نیز با شما از منتظرانم!؟
امام رضا علیه السلام این آیات را ناظر به انتظار فرج حضرت مهدی علیه السلام میدانند و در حقیقت با این دو آیه، منتظِر را از صفات حق تعالی و خدا را منتظر حضرت حجت علیه السلام معرفی میکنند. یعنی خداوند، سنن و اسباب و علل را برای ظهور حضرت آماده میکند؛ پس چه زیباست انسان هم با پروردگارش همگام شود و چون خدا رقیب است، او هم مصداق «وَ ارتَقَبُوا» باشد. حتی خود امام عصر علیه السلام هم جزء منتظران است؛ چرا که وقتی خدا امر میکند «فَانتَظِروا» اولین مطیع این امر و منتظرتر از همه، خود امام علیه السلام است.
منتظر امام، باید مثل خود او باشد؛ وگرنه آنان که ادعای انتظار میکنند ولی قدم جای قدمهای مولایشان نمیگذارند، معلوم نیست فردا از مطیعان ایشان باشند یا نه (36)
امام صادق علیه السلام در حدیثی از پدرانش و آنها از حضرت علی علیه السلام نقل کردهاند:
«المُنتَظِر لإمرِنا کَالمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ فی سبیلِ الله» (37)؛ «منتظر امر ما مانند کسی است که در راه خدا، در خون خود بغلتد.»
منتظر حقیقی باید هرچه از عدّه و عُدّه در توان دارد، آماده کند. باید در جبهه های مخالفتهای درونی و بیرونی بجنگد؛ یعنی مدام خون دل بخورد و با موانع مبارزه کند. چنین منتظری مانند آن است که به خون خود در راه خدا غلتیده است.
منتظر امروز، فرمانبردار فردا
امام صادق علیه السلام در حدیثی میفرمایند: «طُوبَی لِشیعَةِ قائِمَنا المُنظَرینَ لِظُهُورِهِ فی غَیبَةِ وَ المطیعینَ لَهُ فی ظُهُورِهِ؛ اولئک اولیاءُ اللهِ الّذین» لاخوفٌ علیهم وَ لاهُم یَحزَنُون (38)؛ «خوشا به حال شیعیان قائم ما که در حال غیبتش انتظار ظهورش را دارند و در حال ظهورش فرمانبردار او هستند. آنان دوستان خدا که نه ترسی دارند و نه اندوهگین میشوند.»
این حدیث بیان میکند که منتظر امروز، فرمانبردار فرداست؛ و لیکن منتظری که امروز بدون احساس دست روی دست گذاشته و هیچ توجهی به دشمن خارجی که با تجهیزات جنگی و فرهنگی غربی هجوم میآورد، توجه دارد و نه از هجوم پیوستهی شیطان و نفس درونش باخبر است، چگونه میتواند در دوران ظهور فرمانبردار باشد؟
اگر امامش به او دستور دهد که همه هستیات را رها کن و در میدان جنگ وارد شو، چه خواهد کرد؟ اگر منتظر، امروز آمادگی پیدا نکند، خود را به زندگی و خوشیهای دنیوی عادت دهد و روح حماسی در درونش ایجاد نشود، هرگز نمیتواند فردا مطیع امام باشد تا اگر لازم شد، همه چیزش را رها کند! جوانی که امروز به اصطلاح غلط جوانی میکند و خود را در همه چیز آزاد میگذارد، فردا چگونه فرمانبردار امام خواهد بود؟
منبع: راسخون ( http://rasekhoon.net/article/show/635702/ )
برچسب : منتظران, نویسنده : mmahdaveiat-kaua بازدید : 149